چه کسانی باید با تهاجم فرهنگی مبارزه کنند:
- هدف این تهاجم با چنین ابعادى، اسلام و انقلاب و ما هستیم. البته، شکى نیست که مقابله با این تهاجم، پول و بودجه و امکانات و پشتیبانیهاى سیاسى دولت را مىخواهد؛ اما دولت پول بدهد و پشتیبانى بکند که چه بشود؟ طبیعى است که فکرى پخش بشود. آن فکر کجا تولید خواهد شد؟ آیا آن هم در دولت است یا در حوزه؟ اینها انتظاراتى است که از حوزه مىرود.
- یک وقت فرهنگى، تمدنى، عقیدهاى و یا مکتبى بر بشر عرضه مىشود که ممکن است جهات خیلى خوبى هم در آن باشد. مثلا مجموعهى تفکرات مکتب عرضه شده، موجب گردد که نیروهاى درونى افراد بشر به کار بیافتد؛ استعدادهایشان شکوفا شود؛ کار کنند، ابتکار کنند، سازندگى کنند، تولید ثروت کنند و دنیا را نوسازى کنند. این خصوصیات هم ممکن است در مکتب عرضه شده باشد. اما همین مکتب، عیبى هم در درون خود داشته باشد، که موجب شود همین مردمى که این بهرهها را از قبل این مکتب مىبرند، زیانهاى سختى تحمل کنند که گاهى آن زیانها، از این منافع هم بیشتر مىگردد. مثال واضحش، تفکر غرب و فرهنگ سرمایهدارى و آزادى فردى و لیبرالى رایج در غرب است.
- بنده مکرر راجع به غرب و تهاجم فرهنگ غربى حرف مىزنم. معناى صحبتهاى بنده، صرفاً این نیست که فرهنگ غرب از باى بسمالله تا تاى تمت، همهاش خراب و خرابى و بدى است. اگر این گونه بود، شهروندان ممالک غربى، از اول آن را نمىپذیرفتند و اصلاً تحمل نمىکردند. بنابراین، فرهنگ مذکور، نقاط مثبتى دارد که آن نقاط مثبت، چشم مردم را گرفت و جوامع را به خود جذب کرد.
- مردم را هدایت کنید؛ ذهن مردم را روشن کنید؛ مردم را به فراگرفتن دین تشویق کنید؛ دین صحیح و پیراسته را به آنها تعلیم دهید؛ آنها را به فضیلت و اخلاق اسلامى آشنا کنید؛ با عمل و زبان، فضیلت اخلاقى را در آنها به وجود آورید؛ مردم را موعظه کنید؛ از عذاب خدا، از قهر خدا، از دوزخ الهى بترسانید؛ انذار کنید – انذار سهم مهمى دارد؛ فراموش نشود – آنها را به رحمت الهى مژده دهید؛ مؤمنین و صالحین و مخلصین و عاملین را بشارت دهید؛ آنها را با مسایل اساسى جهان اسلام و با مسایل اساسى کشور آشنا کنید. این مىشود آن مشعل فروزانى که هر یک از شما عزیزان این مشعل را در هرجا روشن کنید، دلها روشن خواهد شد؛ آگاهى به وجود خواهد آمد؛ حرکت بهوجود خواهد آمد؛ ایمان عمیق خواهد شد. مؤثرترین حربه علیه این تهاجم فرهنگى و شبیخون نامردانهى دشمن همین است؛ از این بهشدت نگرانم.
· مومنین و خودیها
- در مقابل تهاجم، عناصر مؤمن خودى مىتوانند بایستند. عناصر مؤمن خودى را، هرجا که هستند، گرامى بدارید. حرف من این است. به عناصر خودى تکیه کنید. منظور من این نیست که اگر کسى، جوان انقلابى نیست، دستش را بگیرید بگذاریدش بیرون؛ نه. چه کسى چنین چیزى را مىگوید؟ اصلاً منطق اسلام که این نیست؛ منطق انقلاب که این نیست. میدان بدهید. به همه میدان بدهید. هرکس که مىخواهد براى این ملت کار کند، کار کند. من مىگویم اجازهى منزوى شدن عناصر خودى را ندهید.
- این ملت، براى اینکه حیثیتش و کیان حقیقى و انسانى و اسلامى و انقلابى و فرهنگ ملىاش حفظ شود، احتیاج به مجاهدت و مقاومت و ایستادگى در مقابل تهاجم دشمن و تهاجم کردن به نقاط ضعف دشمن دارد. این کار را خودیها مىتوانند بکنند. من حرفم فقط همین است.
- من مىگویم: اگر مىخواهید هنر این کشور رشد و اعتلا پیدا کند، به هنرمند جوان مؤمن تکیه کنید. او مىتواند از اسلام و از انقلاب و از این کشور دفاع کند.
- و الا آن کارگردان یا تهیه کنندهاى که وقتى فیلم را مىسازد، از پیش فکر مىکند که «این نکته را در این فیلم خواهم گنجاند، تا یکى از پایههاى اعتقادى این نظام را هدف قرار دهم» که از اسلام و انقلاب دفاع نمىکند! بازبان خاص فیلم و با همان شکلى که در فیلم امکان دارد، کار خودش را انجام مىدهد. یعنى اکتفا نمىکند به اینکه به انقلاب کمک نکند. فیلم مىسازد براى اینکه به انقلاب حمله کند! از اول که این فیلم را مىسازد، یا این داستان را مىنویسد، هدفش این است که کارایى نظام اسلامى را زیر سؤال ببرد و بگوید: «این نظام اسلامى، کارایى ندارد.» از اولى که این مقاله را مىنویسد یا این اثر هنرى را تولید مىکند، هدفش این است که نشان دهد این دولت کارایى ندارد؛ توان اداره ندارد. این، درحال خدمت به مصالح این کشور است یا درحال خیانت؟ به این مىشود تکیه کرد؟! معلوم است که نمىشود تکیه کرد!
- ما البته تصمیم نگرفتهایم کسانى را که خیال کردهایم خدمت نمىکنند یا خیانت مىکنند، یکى یکى به قانون معرفى کنیم؛ نه. هنوز خیلى کارها در این کشور در زمینهى فرهنگى وجود دارد که باید انجام گیرد. منظورم این است که در محیطهاى فرهنگى، به نیروهاى مؤمن تکیه شود. اینها سدى در مقابل تهاجم فرهنگى هستند.
· جوانان با اخلاص
- دشمن از راه اشاعهى فرهنگ غلط – فرهنگ فساد و فحشا – سعى مىکند جوانهاى ما را از ما بگیرد.
- کارى که دشمن از لحاظ فرهنگى مىکند، یک تهاجم فرهنگى بلکه باید گفت یک «شبیخون فرهنگى» یک «غارت فرهنگى» و یک «قتل عام فرهنگى» است.
- امروز دشمن این کار را با ما مىکند. چه کسى مىتواند از این فضیلتها دفاع کند؟ آن جوان مؤمنى که دل به دنیا نبسته، دل به منافع شخصى نبسته و مىتواند بایستد و از فضیلتها دفاع کند. کسى که خودش آلوده و گرفتار است که نمىتواند از فضیلتها دفاع کند! این جوان بااخلاص مىتواند دفاع کند. این جوان، از انقلاب، از اسلام، از فضایل و ارزشهاى اسلامى مىتواند دفاع کند.
- چندى پیش گفتم: «همه امر به معروف و نهى از منکر کنند.» الآن هم عرض مىکنم: نهى از منکر کنید. این، واجب است.این، مسؤولیت شرعى شماست. امروز مسؤولیت انقلابى و سیاسى شما هم هست.
· معلمان
- من مىگویم وظیفهى معلم و فرهنگى و دانشآموز که اینها در مرکز دایره قرار دارند و همچنین همهى کسانىکه با امور فرهنگى کشور سر و کار دارند، یک جهاد و مبارزهى طولانى است.
· بسیج
- ترکیب نیروهاى مسلح در کشور ما یک ترکیب منطقى و عالى است. ارتش در جاى خود، سپاه در جاى خود، بسیج در جاى خود، نیروى انتظامى در جاى خود؛ هر کدام با وظایف مشخص مشغول کارند و محصول همهى اینها عبارت است از امنیت کشور. و آن وقتى که دشمن قصد تهاجم داشته باشد – چه تهاجم فرهنگى، چه تهاجم شهرى و شهروندى، چه تهاجم از بیرون مرزها – حضور این نیروها براى این ملت مایهى افتخار است؛ مایهى سربلندى و عزت است.
· مداحان
- شما جوانهایى که اهل خواندن و سرودن و بیان کردن و برنامه اجرا کردن هستید، به نیاز امروز جامعهى اسلامى نگاه کنید، ببینید چقدر ملت ما، جوانها و جامعهى ما در کشاکش طوفانهاى گوناگون تهاجم سیاسى و فرهنگى و انواع و اقسام تلقینات و تبلیغات، به نگاه نو، به روحیهى سرشار از امید، به دل لبالب از اطمینان به آینده، فهمیدن راه روشن احتیاج دارد. این را همه باید انجام دهند؛ هر کسى به یک نحوى. و شما میتوانید سهم وافرى در این زمینه داشته باشید.
· شورای عالی انقلاب فرهنگی
- در عرصهی تهاجم پیچیده و فراگیر فرهنگِ جبههی استکبار برضد نظام اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی همچون یک قرارگاه اصلی، وظیفهی سیاستگذاری راهبردی و هدایت دستگاهها و مراکز تأثیرگذار فرهنگی و بخشهای اجرایی را برعهده دارد.
. معارضه با تهاجم فرهنگی در صدر برنامههای رسانهای
- در حال حاضر و بخصوص پس از شکست کامل مارکسیزم، استکبار غرب براى گسترش سیطرهى سیاسى و الحادى خود بر ملتهاى انقلابى، عمدتاً از محورها و شیوههاى فرهنگى بهره مىگیرد.
- معارضهى شایسته با تهاجم فرهنگى غرب در ابعاد مختلف، باید در صدر برنامههاى رسانههاى عمومى قرار گیرد.
- بىتفاوتى و مسامحه در برابر این تهاجم فرهنگى، که گاه با قلم عناصر مطرود و خودباختهى داخلى صورت مىگیرد، زیانهاى جبرانناپذیرى در بر خواهد داشت.
. غلبه فرهنگی، در بقیه زمینهها هم غلبه میآورد
- در زمینههاى فرهنگى هم عرض کنم: این دیگر مخصوص ما نیست. همهى ملتهاى زندهى دنیا، بر این متفقند که اگر ملتى اجازه داد فرهنگ ملىاش پایمال تهاجم فرهنگهاى بیگانه شود، آن ملت از دست رفته است.
- ملت غالب، ملتى است که فرهنگش غالب است. غلبهى فرهنگى است که مىتواند غلبهى اقتصادى و سیاسى و امنیتى و نظامى و همه چیز را هم با خود به دنبال بیاورد.
. جهاد صدا و سیما در مقابل جنگ فرهنگی استکبار
- شرایط عام کشور نیازمند آن است که دستگاه تبلیغاتى صدا و سیما سیاستى نوین و متناسب با پیشرفتهاى همه جانبهى کشور در پیش گیرد و فضاى فرهنگى جامعه را از یکسو همگام با سیر شتابندهى سازندگى و رشد و توسعه عمومى و از سوى دیگر همخوان با اصول انقلاب و مبانى اساسى اسلام تجهیز کند و نیز به اقتضاى مقابله با تهاجم تبلیغاتى و فرهنگى استکبار و ایادىاش میدان پیکار رسانهها را هم در جبههى تبیین و تعمیق و تکریم اصول شور انگیز انقلاب اسلامى و هم در جبههى توزیع تلاش فداکارانهى مسؤولان کشور و قواى سهگانه به خصوص قوهى مجریهى سختکوش و خستگى نشناس با روشهاى نوین و پیشرفته و خردمندانه با جهادى بزرگ و هوشیارانه بیاراید.
- در همهى برنامهها جهت کلى مقابله با تهاجم تبلیغاتى و فرهنگى و خبرى استکبار باشد.
- این اصل مهم نه تنها در خبر که در گزارشها برنامههاى علمى و اجتماعى و سیاسى و به خصوص در برنامههاى هنرى و سرگرم کننده مانند نمایش و داستانهاى یکه یا دنبالهدار باید رعایت شود.
- این نکته به درستى براى همهى کارکنان روشن گردد که فرهنگ مهاجم بیگانه از راه نمایشها و برنامههاى سرگرم کننده بیش از گفتگوى رویاروى بر ذهن و عمل مردم اثر مىگذارد و از این اثر گذارى ناخواسته هوشیارانه و خردمندانه جلوگیرى شود.
- صدا و سیما نه وسیلهیى صرفاً براى سرگرمى یا خبررسانى – که مدرسهیى عمومى براى همهى قشرها در سراسر کشور است و برنامههایى که از آن پخش مىشود چه مثبت و چه منفى، آثارى عمیق در روحیه و فکر و رفتار و فرهنگ و بینش مخاطبان خود بر جاى مىگذارد. وظیفهى گردانندگان این رسانهى سراسرى از این رو بسیار خطیر و سنگین است. اندکى غفلت از گردش امور و بىتوجهى به تصمیمگیریها و برنامهریزیها در آن، گاه آثار بىجبرانى بر جاى مىگذارد.
- پخش برنامههاى هنرى و فیلمها و گزارشهایى که جوانان و کودکان را به رفتار سالم و اندیشهى درست رهنمون مىشود و دیندارى و تعهد و انضباط و محبت و تعاون و حضور در صحنههاى انقلابى و سیاسى را به آنان مىآموزد، و عشق به فرهنگ و میهن و مردم خویش را در آنان پدید مىآورد، کارى درخشان و حسنهیى ماندگار است و کشور را در برابر امواج تهاجم فکرى و فرهنگى و تبلیغاتى بیمه مىکند.
راههای مقابله با تهاجم فرهنگی:
· تقوا
- اگر مىبینید که مسألهى تهاجم فرهنگى یا شبیخون فرهنگى یا قتل عام فرهنگى در این کشور بهشدت از طرف دشمن دنبال مىشود؛ به این سبب است: دشمن و نهادهاى دشمن، بر اثر تجربه فهمیدهاند که انسان، آسیبپذیر است. مىگویند: «هر انسانى، قابل فاسد شدن است. هر کس باشد، مىتوان فاسدش کرد.» البته راست مىگویند؛ با یک استثنا: «الا المتقین». متقین را نمىتوان فاسد کرد. آنها این را؛ یعنى معناى تقوا را دیگر نمىفهمند.
· عبادات
- ما عبادات فردى، عبادات اجتماعى و عبادات سیاسى داریم؛ عبادات ناب و خالص داریم که مربوط به نیمهشبهاست، مال هنگام دعا و مناجات و هنگام سخن گفتن با خدا و تضرع است. هر کدام از اینها یک درجه است. هر کدام از اینها، شما را مثل پولاد آبدیده محکم مىکند؛ این جوانان را مستحکم مىکند؛ آنها را خللناپذیر و در مقابل نفوذ شیطان، نفوذ دشمن، نفوذ عوامل فساد و در مقابل تهاجم فرهنگى، آسیبناپذیر مىکند.
· موسیقی
- اینکه ما بگوییم موسیقى بهترین راه مقابله با تهاجم فرهنگى است، نه؛ من به این معتقد نیستم که موسیقى یک چنین کششى داشته باشد.
- بهتر است بگویم یکى از راههاى مبارزه با تهاجم فرهنگى است.
· تحکیم فکری و عملی ارزشهای انقلاب
- اعتلاء و عمقبخشیدن به معرفت و بصیرت دینى و قرآنى، و تحکیم فکرى و عملى ارزشهاى انقلاب اسلامى، و مقابلهى با تهاجم فرهنگى بیگانه.[۱۶]
- راه مقابله با تهاجم فرهنگی جبههی استکبار، گسترش و تعمیق رسالتهای فرهنگی انقلاب اسلامی در عرصههای اخلاقی، رفتارهای فردی و اجتماعی، عقاید و باورهای دینی و مسایل سیاسی است.
· اقتدار فرهنگی
- اقتدار سیاسى این است که ملت، پشتیبان دولت و تصمیمات مسؤولان کشور باشد. این گوشهاى از اقتدار سیاسى است.
- اقتدار فرهنگى هم همینطور است؛ یعنى از لحاظ فرهنگى، فرهنگِ کشور اثرگذار باشد و اثرپذیر نباشد و تهاجم فرهنگى به شکل صحیحى دفع شود.[۱۸]
· پاسخگویی
- پاسخگویى باید به معناى صحیح کلمه وجود داشته باشد. باید دستگاههاى فرهنگى کشور – چه آنچه مربوط به دولت است، چه آنچه زیرمجموعه دولت نیست، مثل صدا و سیما – روشن کنند که در مقابل تهاجم گستردهى فرهنگى دشمنان چه تدابیرى را براى اعتلا و بارور کردن فرهنگ اسلامى و انقلابى و عمومیت بخشیدن به نقاط برجستهى آن بهکار بستهاند.
در مبارزه با تهاجم فرهنگی به روشهای قدیمی اکتفا نشود
- عزیزان من! امروز تهاجم فرهنگى با استفاده از ابزارها و فناوریهاى جدید ارتباطى خیلى جدى است؛ صدها وسیله و راهرو اطلاعات به سمت فکر جوان و نوجوان ما وجود دارد؛ از انواع شیوههاى تلویزیونى و رادیویى و رایانهاى و امثال اینها دارند استفاده مىکنند و همینطور به صورت انبوه، افکار و شبهههاى گوناگون را در آنها مىریزند. باید در مقابل اینها ایستاد. امروز نمىشود به همان روشهاى قدیمى خودمان اکتفا کنیم؛ البته که جوان نمىآید.
- جوان را باید بشناسید؛ فکر او را باید بشناسید؛ آنچه را که به او هجوم آورده، باید بشناسید. تا میکروب و بیمارى را نشناسید که علاج نمىتوان کرد. اینها همه ملایى مىخواهد. درس خواندن، مطالعه کردن و کار کردن، که همهى اینها زیر عنوان مهارتهاى دینى خلاصه مىشود.
مادشمن را ملامت نمیکنیم
- بیایید ما براى آیندگان، میراثى از این افتخارآمیزتر به ارث بگذاریم. در بررسى عوامل بیرونى وضع کنونى، من تهاجم جبههى استکبار را، از همه مؤثرتر مىیابم.
- در فرهنگ ما، استکبار به آن مجموعهى قدرتى گفته مىشود که با تکیه بر تواناییهاى سیاسى و نظامى و علمى و اقتصادى خود و با الهام از نگرش تبعیض آمیز به نوع بشر، مجموعههاى بزرگ انسانى – یعنى ملتها و دولتها و کشورها – را با سیطرهاى قلدرانه و تحقیر آمیز، به سود خود زیر فشار و استثمار مىگذارد؛ در کار آنها دخالت و به ثروت آنها دست اندازى مىکند؛ به دولتها زور مىگوید و به ملتها ستم مىورزد و به فرهنگها و سنتهاى آنان، اهانت روا مىدارد.
- قدرتهاى غربى در این تهاجم مؤثر، از پیشرفت علم و تکنولوژى و از برخى خصال ملى و بومى خود بهره بردهاند.
- ما دشمن را ملامت نمىکنیم. کسانى سزاوار ملامتند که با کوته بینى و راحت طلبى و خود خواهى، زمینهى پیروزى دشمن و زوال خویش را فراهم ساختند.
- غرب در تهاجم همه جانبهى خود، ایمان و خصال اسلامى ما را نیز هدف قرار داد و در سایهى متاع دانش خود که همه بدان احساس نیاز مىکردند، فرهنگ اباحیگرى و بىمبالاتى در دین و اخلاق را – که خود دچار آن است – مصرانه به جوامع ما صادر کرد.
- بىشک این لجنزار اخلاقى، روزى که چندان دور نیست، تمدن کنونى غرب را در خود فرو خواهد برد و محو خواهد کرد.
- دنیاى اسلام، امروز بر اثر آن تهاجم خصمانه، به اضافهى عوامل درونى نسلهاى گذشته، در وضعى مصیبتبار است. فقر و جهل و عقبماندگى علمى و ضعف اخلاقى و از همه بدتر تسلط فرهنگى و بعضًا سیاسى دشمنانش بر آن، از یک سو و گرفتاریهاى بزرگى از قبیل مسألهى فلسطین و مسایل افغانستان، لبنان، عراق، کشمیر، بوسنى و هرزگوین، قفقاز و غیر آن از سوى دیگر، فهرست بلندى از مسؤولیتهاى الهى و انسانى را در برابر حکومتها و شخصیتهاى سیاسى و رهبران جهان اسلام قرار داده است.
گرایش متن مردم درانتخابات به مواضع ضداستکباری است
- مردم به کسى رأى مىدهند که بدانند در مقابل امریکا و افزونطلبیهاى دولتهاى متجاوز و پرتوقع و خودکامه و کسانى که مىخواهند ارادهى خود را بر ملت ایران تحمیل کنند، خواهد ایستاد و نیز در مقابل تهاجم فرهنگ بیگانه ایستادگى خواهد کرد. مردم به کسى که بیشتر این مواضع را از او ملاحظه کنند، بیشتر گرایش پیدا مىکنند.
- البته ما متن مردم را مىگوییم. ممکن است در گوشهاى، چهار نفر آدم هم باشند که داراى سلایق مخصوصى باشند و عکس متن مردم فکر کنند. ما به آنها کارى نداریم. متن ملت ایران، این است.
- متن ملت عزیز ما، تسلیم فشار تبلیغاتى دشمن نشده و نخواهد شد؛ اما کسانى که خودشان اشتباه کردند، در بین ما هستند. اینها راه غلطى رفتند و بعضى از مجموعهها را هم با خودشان به راه غلط کشاندند.
- امام به ملت ما یاد دادند که باید مسؤولان در فکر ضعفا و پابرهنهها باشند و به نیازهاى مردم توجه کنند. آنها در تبلیغات و در تهاجم فرهنگى خود، توجه به خواست قدرتهاى استکبارى را ملاک قرار دادند؛ ببینند امریکا از چه چیزى بدش مىآید، از آن پرهیز کنند؛ ببینند قلدران و زورگویان عالم به چه چیزى تمایل دارند، به طرف آن حرکت کنند. این نقطهى مقابل تعالیم جمهورى اسلامى است که در گفتار امام بزرگوار ما تجلى مىکرد.
- امام به ما یاد دادند که هرچه فریاد دارید، بر سر امریکا بکشید؛ اما عدهاى فریادهاى خود را بر سر خودیها کشیدند؛ به دیگران هم یاد مىدهند که بر سر همدیگر فریاد بکشند!
- امام در وصیتنامه و در تعلیمات دوران حیات بابرکت خود تکرار مىکردند که از غریبهها و نامحرمها و نفوذیها برحذر باشید. مراقب باشید تا کسانى که با این انقلاب و این نظام و این اسلام و با منافع مردم هیچ میانهى خوبى ندارند، در ارکان تصمیمگیرى کشور نفوذ نکنند.
عتاب من به مسؤولین در تهاجم فرهنگی، جهتگیری سیاسی نیست
- غربیها سعى مىکنند عرفهاى فرهنگى خودشان را بر کشورهاى مختلف تحمیل کنند. یک مدیر اگر در مقابل اینها حالت وادادگى پیدا کرد، همین چیزهایى که پیش آمده، پیش مىآید.
- وادادگى مدیران، یکى از مهمترین و مؤثرترین و مضرترین عواملى است که دستگاههاى فرهنگى را به انحراف مىکشاند.
- وقتى که دستگاه فرهنگى منحرف شد، نتیجهاش در بیرون معلوم مىشود. آن دستگاهى که باید در جهت رشد فکرى و فرهنگى و عملى انسانها فیلم بسازد و کتاب تولید کند و تمام ابزارهاى فرهنگى را در این جهت به کار بیندازد، وقتى مىبینم که در این زمینهها کمکارى دارد، طبیعتا مورد عتاب من قرار مىگیرد. این را نباید حمل بر یک جهت گیرى سیاسى کرد.
اگر مسؤولین تهاجم فرهنگی را پذیرفتند، آن گاه شجاعت و تقوای آنها به کار ملت خواهد آمد
- سالها پیش، من یک روز راجع به تهاجم فرهنگى صحبت کردم و گفتم دشمن از روزنههاى فرهنگى به ما حمله مىکند؛ اما متأسفانه عدهاى این را نفهمیدند. بعضى صریح و بعضى هم در پرده گفتند فلانى به چه چیزى حمله مىکند؟! کدام تهاجم، چه تهاجمى؟!
- امروز بعد از گذشت چند سال، آدمهاى دیرفهم کمکم مىفهمند که تهاجم فرهنگى یعنى چه! موج حملات فرهنگى دشمن که ایمان جوانان را هدف قرار داده، حالا به چشمشان مىآید و ابراز نگرانى مىکنند!
- مىبینند در همهى محیطهایى که جوانان حضور دارند، دشمن مىخواهد جاپایى از خود به جا بگذارد و عقیدهى آنها را به انقلاب و دین و امام برگرداند؛ حتى عدهاى در اینکه این ملت استقلال مىخواهد، خدشه مىکنند! یعنى درست همان خواست دشمن؛ یعنى تهاجم فرهنگى.
- مسؤولان کشور این خودآگاهى را لازم دارند تا بدانند دشمن از کجا حمله مىکند. اگر فهمیدند، بیدار خواهند بود. آنگاه شجاعت و تقوا و پاکدامنى آنها به کار این ملت خواهد آمد.
از رویش های انقلاب، حمایت کنید
- این تابلوی تهاجم فرهنگى را که ما چند سال پیش بلند کردیم و عدهاى سنگبارانش کردند، خوشبختانه اینها قبول و بلند کردهاند. الان در همهى این تشکلهاى کوچک ناشناخته و احصا نشده، جهت واحدى وجود دارد و آن مبارزه با تهاجم فرهنگى است.
- از بچهها مىپرسید شما مىخواهید چه کار کنید؛ این کتاب، نمایشنامه، جزوه، بروشور و شعر را براى چه نوشتید و این انجمن را براى چه درست کردید؟ مىگویند مىخواهیم با تهاجم فرهنگى مبارزه کنیم. این کار خیلى مبارک است و این را دست کم نگیرید.
- در بین همینهاست که شما آن معدنهاى الماس و طلا را پیدا مىکنید: «الناس معادن کمعادن الذهب والفضة». بروید و آنها را شناسایى و گزینش کنید و به شکل حساب شدهاى وارد مجموعه نمایید.
- البته مىتوانید مجموعه را داراى دهلیزها و گردونها و گیتیهاى گوناگون کنید تا اینها را راحت و بىدغدغه وارد کنید؛ یعنى از یک قرنطینهى ناآشکارى بگذرانید و بعد وارد اصل مجموعه کنید. از این کارها باید بکنید.
جوانان با فکر خودشان، کارهای عمیق فرهنگی کنند
- تهاجم فرهنگى یک مسألهى بسیط نیست؛ بلکه طراحیها و برنامهریزیهایى که دشمن براى هدف قرار دادن اعتقاد، اخلاق و فضیلت در قشرهاى مختلف مىکند، هرکدام به نحوى با وسایل و ابزارهاى فرهنگى است و طبعاً مقابله با آنها نیز متنوع است و نمىشود یک نسخهى واحد براى همه جا نوشت.
- الان کارهاى خوبى در دانشگاهها انجام مىگیرد. آنطور که من در ذهنم هست، در بعضى از دانشگاهها کارهاى بسیار خوب فرهنگى از طرف خود جوانان انجام مىگیرد. این را هم عرض کنم که در خیلى از این زمینهها اصلا شما نباید از بنده بپرسید که چهکار کنیم. شما خودتان جوانید، با فکر و دانشجو هستید؛ بگردید ببینید چهکار باید بکنید. خیلى تلاش و مجاهدت در زمینههاى فرهنگى خوب مىشود کرد؛ البته مواظب باشید عمیق باشد. کار سطحى فرهنگى مفید نیست؛ گاهى هم مضر است.
امنیت قضایی، ضامن امنیت فرهنگی
- اگر امنیت قضایى به وجود آمد، امنیت سیاسى، امنیت اجتماعى، امنیت اقتصادى، امنیت اخلاقى و امنیت فرهنگى هم به وجود خواهد آمد.[۲۸]
تهاجم فرهنگی اثر ندارد، اگر…
- بعضیها می گویند: شماچرا لج امریکا را درمىآورید؟ لج امریکا را ملت درآوردند؛ شما درآوردید؛ جمهورى اسلامى را تشکیل دادید، لج امریکا درآمده، چه کارش کنیم؟
- آن هادرآن دورهى ده سالهى اول،با توطئهى براندازى سخت – جنگ تحمیلى و تحریم اقتصادى – شروع کردند؛ اما نتوانستند کارى بکنند. جنگ تحمیلى و تحریم اقتصادى، هر کدام به نحوى براى ملت ایران و جمهورى اسلامى یک فرصت شد. این ابرهاى تیرهاى که آن ها روى سر ملت ایران راه انداختند، در دل خود، براى ملت ایران باران هاى نافعى داشت.
جنگ، مارامصمم و استوارکرد؛ تحریم اقتصادى، مارابه فکراتکاى به خود انداخت و همهى این برکات را براى ما آورد. در دورهى بعد، براندازىنرم را دنبال کردند – تهاجم فرهنگى و شبیخون فرهنگى – که آن هم به جایى نرسید و بعداز سالهاى متمادى، نتیجه این شد که حالا یک دولت متکى به اصول و با شعار اصول سرکار مىآید، که پیداست تهاجم فرهنگى نتوانسته آن کارى که آنها مىخواستند،بکند.
- بعدازاین هم توطئههاى دیگری در راه است که ما باید خودمان را مصون کنیم. بخشى ازاین مصونیت با اتحاد، با ایمان، با به کارگیرى عقل وعلم به وجود مىآید. تأکیدمىکنم که اگرانسان چشم راببندد و راه بیفتد،کارى پیش نمىرود؛ باچشم باز، باحواس جمع، با اتحاد کلمه و با استفاده از همهى فرصت ها باید پیشرفت. همهى مشکلاتی کى پس از دیگرى حل خواهدشد؛ قلههای یکى پس ازدیگرى فتح خواهدشد.
نظرات شما عزیزان: